محل تبلیغات شما

آنگاهکه درباره ی تو می نویسم
با پریشانی دل نگران دواتم هستم
و باران گرمی که درونش فرو می بارد
و می بینم که مرکب به دریا بدل می شود
و انگشتانم، به رنگین کمان
و غم هایم، به گنجشکان
و قلم، به شاخه ی زیتون
و کاغذم، به فضا
و جسم، به ابر!
خویشتن را در غیابت از حضورت آزاد می کنم
و بیهوده با تبرم بر سایه های تو بر دیوارعمرم حمله می کنم .
زیرا غیاب تو ، خود حضور است
چه بسا که برای اعتیاد من به تو
درمانی نباشد به جز جرعه های بزرگی از دیدارتو
در شریانم

من همانم که گاه خندانم، و گاهی گریان

آنگاه که درباره ی تو می نویسم

مرحوم شیخ رجبعلی خیاط میفرمود:

تو ,ی ,آنگاه ,کنم ,های ,نویسم ,می نویسم ,می کنم ,تو می ,آنگاه که ,ی تو

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روانشناسی doorssournyna donizicent apigconte عشق و دوستی آموزش زبان کره ای ترجمه کتاب سفارشات لیدی نویر دانلود فایل صوتی حقوق خُـــدآــیـِ عِــشـقـــ مسعود شیرعلی نژاد - آموزش زبان انگلیسی ، کلاس خصوصی Learn English shiralinejad